«مکبث»؛ ویلیام شکسپیر؛ ترجمه علیرضا مهدیپور؛ نشر چشمه نام من مکبث است!
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۹۶۵۵۱
«مکبث»
نویسنده: ویلیام شکسپیر
ترجمه: علیرضا مهدیپور
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
181 صفحه، 20000 تومان
*****
بیشتر وقتها بهتر است فالمان را ندانیم و از آینده خبر نداشتهباشیم، چون ممکن است بدجوری اسیرمان کند و رشتهی امور از دستمان دربرود. قضیه از تقدیر و جبرگرایی و ارادهی آزاد و این قبیل دغدغهها خیلی پیچیدهتر میشود، شاید اصلاً کار به دگردیسی هم برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر زبان مکبث متکلف و شکسپیری باشد و در دستهی منفورترین قاتلان زنجیرهای عالم هم که قرار بگیرد، باز باورش میکنیم و او را در جایگاه خاصی قرار میدهیم؛ نمیتوانیم خود را از او جدا بدانیم یا بهراحتی با مُهر قاتل خونخوار یا بهقول مکداف (در صحنهی هشتم از پردهی پنجم) خودکامهی بیدادگر طردش کنیم، حتی اگر تنها کورسوی نور باقیمانده در وجود او واپسین تلاشش تا دم مرگ باشد. دانته هم اگر بیاید بهپاس همین نهراسیدنش از چشمدرچشمی با مرگ با مکبث همدردی میکند. با مکبث آشنا و همدردیم شاید چون او ورای واقفبودن بر مرگ خویش نگران جایگاه خود در زنجیرهی آفرینش نیز هست و از وسوسهی حیوانی شیطان یا خدا شدن و از کشتن دانکن خوف دارد. شاید چون مکبث پا را آگاهانه فراتر میگذارد اما با تردید و هراس و بدون خباثت یا لذت اهریمنی و بیمارگون برخی از دیگر ضدقهرمانان خبیث و سیاهدل تراژیک شکسپیر. او که سر پر از کژدم دارد و مینالد از این روزگار ناایمن که باید چهره را روبند دروغین دل کرد تا درون را پوشیده بدارد خوب میداند مرگ و رخت برکشیدن به دیار آرامش به تا اینکه بر تخت چارمیخ شکنجهی وجدان و در هذیان جنون دراز بکشیم (پردهی سوم، صحنهی دوم). در ضمن مکبث قهرمان تراژیک ایدهآلی هم هست، و همانطور که انتظار میرود به فرمول هیاهوی بسیار برای هیچ در زندگی زمینی بیمقدارِ ناپایا پی میبرد، زندگیای که جز سایهای سرگشته نیست: افسانه است این زندگی، گویندهی آن ابلهی/ آکنده از خشم و هیاهو و فغان/ اما چه بیمعنیست آن! (از پردهی پنجم، صحنهی پنجم). در نهایت این ماییم که با کمک او داناتر و بیناتر شدهایم، و رسالت قهرمان تراژیک جز این نیست.
ترجمهی جدید هملت به فارسیِ علیرضا مهدیپور (دو جلد اول ترجمهی منظوم مهدیپور از «حکایتهای کنتربری» جفری چاسر را علاقمندان ادبیات انگلستان بیتردید به یاد دارند که در قالب مثنوی است) را باید با رویکردی دیگر و با دقت به نکتههایی که مترجم در مقدمهی خود به آنها اشاره کرده خواند، بهخصوص این نکته که چندلایگی اندیشهی شکسپیر را برداشت و نگاه و قلم یک نفر نمیتواند روشن کند و حتی مترجمی اگر بار دوم به سراغ نمایشنامهای از شکسپیر برود، حاصل متنی متفاوت خواهد بود. مترجم چهار تفاوت یا ویژگی خاص ترجمهی خود را که آن را از چند ترجمهی قبلی متمایز میکند به این ترتیب برشمرده: استقلال سطرها در شعرها، رعایت قافیهپردازی در سطر یا مصرعهای مقفا بر اساس متن اصلی (قافیهپردازی مترجم در صحنههای مربوط به جادوگران بسیار خواندنی است)، توضیحات انتهایی و اجتناب از شیواسازی تعمدی متن و اولویتدادن به حفظ زبان غیرعادی شکسپیر. مکبث مشوق و شورآفرین بسیار خوبی است برای آنهایی که هنوز زندگی و مرگ شاه یوحنا و حکم در برابر حکم شکسپیر را با ترجمهی مهدیپور نخواندهاند، بیتردید مترجم در سایر کارهای شکسپیر هم حرفی برای گفتن دارد. و حرف آخر، لذت خواندن مکبث مهدیپور را از نو شنیدن نمایشنامهی رادیویی مکبث به کارگردانی میکاییل شهرستانی میتواند دو چندان کند، ضیافت صداهایی آشنا از جمله صدای مرحوم احمد آقالو که برای بیشتر ما سرشار از خاطره است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۹۶۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جاری شدن چشمه آب در دل سنگ های سراب دره شهر
دریافت 7 MB کد خبر 6096227